۱۳۸۷ فروردین ۵, دوشنبه

کنترل نا محسوس


آفرین باید گفت به این حراست پرتلاش که همه جا حظور دارد چه محسوس چه نامحسوس؟!

دانشجويان ما

ما رو كه مي دونيد كارمون گير دادن به همه چيز، حالا هم نوبت به دانشجوها رسيده تا براتون ليست كنم رفتارهای زيباشونو.
پس بسم الا:
آقا شروعشو مي ذارم روی طرز لباس پوشيدن، قيافه و... البته اين آقا يی كه گفتم شامل خانم ها هم ميشه
بايد اين نكته رو ذكر كنم كه پيشرفتشون خيلی خوب بوده چون هفته ی اول دخترارو نگو كه خودم اونارو با پسر عوضی می گرفتم چرا كه من توی عمرم اينقد سبيل نداشتم ،ازبحث خارج نشيم، داشتم از پيشرفت می گفتم : هفته اول كه روم به ديوار صورتاشون پر از سبيل بودن ولی هفته دوم پيشرفت محسوس بود و حمام رفتن ، هفته بعدش كه ريشارو زدن وهفته بعد بعدش كه سبيلا رو زدن، بعد از اون نوبت به لباسو وبعد به.....وهمچنان كه اين داستان ادامه دارد!....
حالا می رسيم به رفتار كه مايه خجالته اگر بگم تا حالا هزار تا دعوا تو دانشگاه بوجود اومده كه همشم يا به خاطر كمبود داشتن با عرض معذرت دخترها بوده ، كه دوست داشتن يه جورايی تريپ با حيايی بيا ن و
يا سوءتفاهم ويا وفق نداشتن بعضي از ذانشجوها با بافت فعلي شهر.
اين دخترها رو كه می دونيد ديگه من خودم راستشو بخواين می ترسم باهاشون حرف بزنم ازترس اينكه نكنه فكر كنن خواستگارم!!!ويا قصد مزاحمت دارم!!!
مشكل بعدی متوجه آقايونه كه تا تنها می شن صدای موبايلشون مي ره توهوا حالا نرو كی برو لا اقل يه كم كمش نميكنن كه شايد كسی با شه و اون آهنگو دوست نداشته باشه!!!
خيلی چيزای ديگه هم بودن كه من راستشو بخواين ، حاله فكر كردن بهشونو نداشته ، چون اعصابم ميريزه به هم.
موارذی رو که براتون تازگی داشته ومی دونم که تا حالا براتون اتفاق نیوفتاد رو می تونيد تو بخش نظرها بنويسيدویا برامون ایمیل کنید تا ما بعدا اونو اضافه كنيم.




Powered by WebGozar






نمره مبانی بالاخره در سال 2090 شمسی اعلام شد!!!!!

داستان نمره مبانی یکی از بی سابقه ترین حوادث به وجود آمده در دوران تحصیلی دانشجویان کامپیوتر بوده،دانشجویانی که هروز به امید گرفتن نمره به دانشگاه سر میزدند و بجز کرایه های بی موردی که صرف رفتن به دانشگاه کردند مهمترین بخش این مشکل هدر رفتن وقت دانشجویان بود.
نگویید که چرا از تلفن استفاده نمیشد،چرا که دانشجویان این دانشگاه به خوبی می دانند که اولا: خبری از فردی پاسخگو در پشت خط نبوده (البته منظور فردی مسوول که بتوان روی حرفش حساب باز کرد!) دوما: امان از پاسخ های وعده سر خرمنی مسوولان که آخرین بار ندادن نمرات ازطرف استاد مربوطه را سبب اعلام نکردن نمرات بیان می کردنند!
گویا مسوولین دانشگاه قراردادی چند میلیونی با تاکسیرانان بسته تا بتوانند امرار معاش خود و آنها را تامین کنندو هم توانسته باشند رسم صله ارحام را در دانشگاه وآینده سازان این کشور پا برجا باقی گذارند!!!
البته ما برای اولین بار با تصویر عجیبی در دانشگاه مواجه شدیم و آن هم چیزی نبود جز پاسخ گویی رییس دانشگاه وحرف 6ماه نگفته دانشجویان که در دلشان انبار شده بود.